نفسنفس، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 21 روز سن داره

نفس من و بابا حسین

خرید برای دخترم و رفتن به فانوس

1393/7/25 16:43
نویسنده : فریبا
928 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشقم دختر خوب و دوست داشتنی و ی دونه من خوبی عمرم من تو خوب باشی خوبم و خوشحال چند وقتیه ضربه هات محکم تر شده و تکونات ی حالی بهم میده اساسیییییییییییییییی و من عاشقانه دستمو میزارم روی شکمم و خدا را به خاطر داشتنت شکر میکنم الهی این حال من نصیب تموم دوستای منتظرم بشهآرام نفسم دختر خوبم ی هفته دیگه داریم که ماه 6 تموم بشه و وارد ماه 7 بشیم خوشحالم که این 6 ماه هیچ اذیتی نداشتم و خیلییی خوبو خانوم باهام همکاری کردی تو عزیز منی میمونه 3 ماه دیگه که انشالاه اونم به خوبی میگذرهزیبا خوب بریم سراغ اتفاقات این چند وقت اول اینکه باید 4 شنبه میرفتیم جواب آزمایشو میگرفتیم آژمایش قند بارداری رو مثل همیشه کارامو کردم و ساعت 3 با بابایی یار همیشگی ام رفتیم آزمایشگاه که متاسفانه جواب آ»اده نبود و مجبور شدیم موکول کنیم به شنبه انشالاه که خیره دیروز بابایی جواب رو گرفت و من شنبه میبرم که نشون خانم دکتر بدم محبتدیروز یعنی 5 شنبه عصر حوصلمون سر رفته بود خوشبختانه بابایی زود بیدار شد و ما هم کارامونو کردیم و راه افتادیم بریم چند تا مغاز سیسمونی فروشی ببنیم کدوم طرحاش بهتره تا وقتی خواستم با باباجان حسین برم خرید الکی نتابیم ولی چیز خشگلی پیدا نکردم یعنی اونیکه با سلیقم جور باشه نبودغمگینخلاصه که برگشتیم توی ماشین و به بابایی پیشنهاد دادم ی چند تا لباس برات بخرم از مغازه ای که توی مجتمع پارکه و مارکه و همش مخصوص نوزاده بابایی هم با کمال میل پذیرفت و راهی شدیم چشمکلباس روز بیمارستانتو به همراه کلاه و زیر پوش و این چیزاش خریدم و خانمی که فروشنده بود گفت حتما سفید باشه که نی نی زردی نگیره و من خوشحال شدم که خیلی خوب راهنماییمون کرد ی 4 دست دیگه هم برات برداشتم که خودم دیشب تا حالا باز کردم و دیدم خیلیییییییییییییی خشگلن مبارکت باشه با 2 تا کلاه مارک که خیلی دوست دارم خودم بابایی هم خیلیی ذوق کرده بود و خیلیییی خوب برات نظر میداد دوست دارم ی سری چیزاتو خودم بخرم که خیلی هم باباجان تحت فشار نباشه البته اونا خیلیی مهربونن ولی من دوست دارم ی کمک کوچولو هم باشهمحبتساعت 9 بابایی گفت برای خودتم خرید کن گفتم من فعلا همه چیز دارم و چیزی نمیخوام یعنی دلم میخواست بیشتر برای تو باشه نفسمسکوتساعت 10 بود از مجتمع اومدیم بیرون و من به بابا پیشنهاد دادم بریم فانوس کباب بخوریم بابا هم با کمال میل پذیرفت هوا خیلی خنک بود و باد میومد ما هم رفتیم داخل آلاچیق تا ی موقع تو سرما نخوری عشقم دختر خشگلم شب خوبی بود 2 تایی با بابا یادی از روزهای اول ازدواج کردیم روزی که برای اولین بار بابا منو آورد آتشگاه همون جایی که رستوران های زیادی داره توی جاده نجف آباد و دیشب یاد روزهای اول کردیم و کلی خوش گذشتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت ایشالاه شما هم به دنیا میایی و از این جور جاها زیاد میبریمت عشقمممممممممممممممممممممممممممم

ایشالاه بعد عکس سیسمونیتو میزارم همه چیزا رو نشونت میدم دخترم

23 مهر هم تولد مامان گلم و مامان جون مرضیه بود که به منااسبت اون روز دایی مهدی امشب یعنی جمعه 25 همه رو مثل پارسال همه ی خانواده رو دعوت کرده رستوران شب نشین ساعت 9 شب کارامونو میکنیم و میریم

پ.ن:دیشب 24 مهر نود و 3 اولین باران پاییزی بارید دخترم و تو توی شکم من بودی و برای اولین بار 3 نفری بارونو احساس کردیم

پ.ن:راستی دخترم خاله غزل هم نی نی اش اومد توی دلشششششششششششش و من از این بابت خیلیییییییییییییییییی خوشحال شدم خیلییییییییییییییییییی زیاد امیدوارم 9 ماه بارداری خوبی داشته باشه غزل جون این دست گل از طرف من و نفس به تو و کنجد کوچولوت مبارکت باشهههههههههههه دوست داریم

فردا جواب آزمایش قند و میبریم پیش خانم دکتر امیدوارم مشکلی نباشه التماس دعا از دوستای گل و مهربونم

ی چیز دیگه و آخرین مطلب این پست هم اینکه وب لاگت 1 سالههههههههه شد مامان و خیلیییییییییییییییییییییییییییییییی خوشحالم که 1 ساله توی این دنیای مجازی هستم و دوستای خوبی دارم و با عزیزای آشنا شدم که توی بهترین و بدترین لحظه های زندگی ام تنهام نزاشتن انشالاه همیشه شاد باشن و خوشحال و این دوستی ها ادامه دار باشهههههههههههههههههههههههههههههه بازم ممنون از تموم دوستای خوبمممممممممممممممم

 

پسندها (5)

نظرات (11)

الــنـــازجوون
25 مهر 93 23:33
فــــــــــــــریباجونم خوشحالم برای خوشحالت و شکر خدا برای حال خوشت عزیزم ابجی گلم...تولدمامان مرضیه رو از طرف من بااینکه دیرشده تبریک بگو ایشالا که 120 سال دیگه سایه اش بالاسرتون باشه عزیزم...خداروشکربخاطر دوستت غزل عزیز خدا نی نی نازش رو بهش ببخشه....نفس عزیزمم چشم انتظارم زودی بیاد بپره بغلت هی عکساشو نشونمون بدی انشالله عزیزم
فریبا
پاسخ
سلام الناز جونم ممنون عشقم انشالاه خیلییی زود خبر بارداری تو رو بنویسم دوست گلممممممممممممممممممممممممممم ممنون بایت تبریک گلم
غزل , باباییش
26 مهر 93 9:36
ممنووووووووووووووووووووونم عزیزم ... ایشالا که دخترت همیشه صحیح وسالم باشه و ایشالا که سایه مامان وبابا همیشه رو سرش باشه ...
فریبا
پاسخ
ممنون غزل دوست جونی مهربونم انشالاه نی نی خودتم همینطوررررررررررررررررررررررررر
فاطمه ع
26 مهر 93 15:26
سلام گلم ان شاا.. همیشه لبت خندون باشه عزیزم خدا نفس رو برات حفظ کنه کاش عکساشو میزاشتی میدیدیمبا یه ذوقی پستتو خوندم که به عکس لباسای نازش برسم اما خبری نبود
فریبا
پاسخ
سلام عزیزم ممنونم انشالاه همه عکس سیسمونی رو میزارم تا تکمیل شد
مامان نسرین
27 مهر 93 12:13
مبارکت باشه دوستم. خرید واسه نی نی آخر لذته واسه مامانا و باباها دلم کلی تنگت شده. بوووووووووس واسه نفس و فریبا
فریبا
پاسخ
ممنون عزیزممممممممممممممممممم واقعا خیلیییییییییییییییی منم دلم برات تنگ شدههههههههههههههههه بوس برای تو و پسملیت
مامان نی نی
27 مهر 93 18:53
سلام عزیزم خوشحالم که همه چی رو به راهه خریدای نفس خانومم مبارکش باشه به دل خوش ازش استفاده کنه ایشاله
فریبا
پاسخ
ممنون عزیزم مرسی دوست مهربونم
رزا
27 مهر 93 22:19
خدا رو شکر که همه چی خوبه..........................التماس دعا
فریبا
پاسخ
ممنون عزیزم همیشه به یادتم رزا
سحرمامی آرتین
28 مهر 93 0:01
دوست عزیزم سلام خوشحال شدم این پستت روهم خوندم حالاشیرین کاریهای دخملی میخوادشروع بشه کجاشودیدی؟؟؟ ازاین به بعدباهرصدایی یه تکونی به خودش میده.دوس دارم عکس لباساشوهرچه زودترببینم.راستی فریباجونم ازوقتی تبادل لینک کردیم پیشپون نیومدی ها... انشاالله همیشه شادباشین.وسه نفری روزای خوبی روداشته باشین.
فریبا
پاسخ
سلام عزیزم ممنونم از لطفت انشالاه آؤتین جون خوبه حتما میام گلمممممممممممممممممممممم انشالاه سیسمونی که تکمیل شد عکس ها رو میزارم
مامان
28 مهر 93 11:45
سلااااااااااااااااااااااام به مامان فریبای گل و نفس خوشکله به به خرید سیسمونیالهی بخوشی بیاد و از همشون استفاده کنه و دائم برات خرابکاری کنه و هی مجبور بشی تند تند لباس بشوری تولد مامان گلتم مبارک باشه خانومی.ان شائ الله سالیان سال سایشون رو سرتون باشه خیلی مراقب عروسم باشا
فریبا
پاسخ
سلاممممممممم فریبای گلم خوبی تو پسرت چطوره ؟؟؟ممنون عزیزم انشالاه ممنون بابت تبریک عزیزمی چشم تو هم مواظب دامادم باش
نوشین
1 آبان 93 7:39
__█████____████ ___████__████_███ __███____████__███ __███_███___██__██ __███__███████___███ ___███_████████_████ ███_██_███████__████ _███_____████__████ __██████_____█████ ___███████__█████ ______████ _██ ______________██ _______________█ _████_________█ __█████_______█ ___████________█ ____█████______█ _________█______█ _____███_█_█__█ ____█████__█_█ ___██████___█_____█████ ____████____█___███_█████ _____██____█__██____██████ ______█___█_██_______████ _________███__________██ _________██____________█ _________█ ________█ ________█
فریبا
پاسخ
BT
2 آبان 93 16:06
سلام فریبا جونممم ... خیلی خوشحالم که همه چیز خوب پیش میره ... لباسای نفس کوچولو هم مبارک باشه .... دختر منم عید قربان شکر خدا صحیح و سالم به دنیا اومد ... احتمالا تا 40 روزگی خونه مامانم میمونم البته خودم دوست دارم برگردم خونه ولی مامانم اینا میگن تا 40 روز بمون ... وقتی اومدم خونه همه چیو تو وبلاگم مینویسم ..... انشالا این سه ماهم به خوبی و خوشی میگذره و نفس طلا صحیح و سالم به دنیا میاد دوستم.... همچنان التماس دعا دارم
فریبا
پاسخ
عزیزززززززززززززززززززززززززززززززززم مبارکه نگرانت بودم خیلییییییییییی خوشحال شدمممممممممممم اسم گل دخترت چی شد بالاخره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟خداروشکر عکساشم بزار ببینیمشششششششششششششششششششش مواظب خودتون باشین
مامانيه نيكا
3 آبان 93 18:33
Salam azizam, etefaghi ba vebet ashna shodam, hese khobi dare Omidvaram doktare nazet sahiho salem biyad to baghalet Manam ye dokhtare 10 mahe daram khoshal misham ba ham doost shim
فریبا
پاسخ
سلام عزیزم ممنونم چشم حتمااااااااااااااااا منم همینطور