نفسنفس، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 25 روز سن داره

نفس من و بابا حسین

دیدار با دکتر مقاره عابد و 6 سالگرد ازدواج من و بابا حسین

1393/8/17 19:15
نویسنده : فریبا
1,211 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل دخترم خوبی مامان وارد ماه 7 شدیم و من از این بابت خیلییییییییییییی خوشحالم خدارو شک ر دیگه تکونات و ضربه هات از روی لباسمم مشخصه و من هر روز با تکونات جونی تازه میگیرم همه ی دل خوشیم شده تکون هات دختر گلم ی روز که دیر میشه یا تو خوابی و من دلتنگ ضربه هات میشم نگران میشم و کز میکنم تا تو لگد بزنی و ضربه های عاشقونتو حال میکنم بغلاین روزها بابایی هم خیلیییییییییی تکونات براش مهم شده و هر روز صبح وقتی زنگ میزنه سوال میکنه ضربه زده نزده و من میگم چرا دخمل خوبی بوده قربونت برم مامان خیلیییی عزیز برام نفس تو همهی دل خوشی این روزهام شدی روزهای سرد و تاریکو برام گرم و روشن کردی خدارو شاکرم به خاطر وجودت مامان الهی این حال و هوای من نصیب تموم دوستای گلم بشه و خیلیییییییییی زود خبر بارداریشونو بشنومآرام

گلم 11 آبان نوبت دکتر داشتیم مثل همیشه بابایی ما رو همراهی کرد مطب شلوغ بود من مراقبت ها رو انجام دادم خدارو شکر قلبت خیلیییییییییی سریع پیدا شد و زد و من کلییییییییییییی خوشحال شدم ولی باز این ماه 3 کیلو اضافه وزن داشتم با این که رعایت کردم ولیییییییییی خیلی نگران شدم و منتظر خانم دکتر شدم نفر 3 بودم که رفتم داخل و گفتم من همه چیز و رعایت کردم نمیدونم چرا باز 3 کیلو اضافه شده که گفت برات ی سری آزمایش مینویسم انجام بده و 2 هفته دیگه بیا حالا هم برو بخواب برای سونو خندونکتا رفتم داخل اتاق خیلیییییییییییییی خوشحال بودم و دل تو دلم نبود که وضعییتت رو بدونم که خدارو شکر گفت همه چیزش خوبه و من از این بابت خیلییییی خوشحال شدم 

4 شنبه رفتم آزمایش ها رو انجام دادم و قرار شد 2 شنبه جواب رو بگیرم امیدوارم مشکلی پیش نیاد نفسسسسسسسسسسسسسسسچشمک

خدارو شکر خیلییییییییییییییی خانم دکتر رو دوست دارم خیلییی صبور و مهربونه و خیلییییییییییییی بهم آرامش میده دلم میخواد طبیعی زایمان کنم ولی یکم استرس دارم و باید وضعیت تو هم توی ماه های آخر مشخص بشه امیدوارم که همه چیز خوب باش و منم بتونم اون چه که خیره رو انجام بدمزیبا

دختر خشگلم 8.8 ششمین سالگرد ازدواجمون بود مثل همیشه بابابیی با ی سبد گل خشگل وارد خونه شد و من خیلیییییییییییییییی ازش تشکر کردم و ی گوشی موبایل هم برام خریده بود که من قبول نکردم و گفتم هنوز گوشیم خوبه و کار میده و مدلش بالاست و من فعلا بیشتر هواسم به نفسه تا خودم ی جوری هم گفتم که بابایی ناراحت نشه و اونم قبول کرد قرار بود شب بریم رستوران ولی من سر گیجه داشتم پیشنهاد دادم بابایی شام بخره بیاییم خونه که بابا هم رفت غذا خرید و اومد خون شب خوبی بود من کلا از بابایی خیلیییییییی راضی ام و به بودنش افتخار میکنم و از اینکه خدا یکی از مهربون ترین بنده هاشو بهم داده به خودم میبالمممممممممممممممممممممبغل

نفس آب زاینده رودم باز شده خیلیییییییییییییییییییی هوا سرده ولی باباباییی قراره ی شب بریم و ببینم

25 نوبت بعدی دکترمه توی سونو خانم دکتر گفت 26 هفته و 4 روز هستی که با حساب خودم 2 روز فاصله داره خیلی هم فرقش نیستتتتتتتتتتتتت

این هفته دیگه  دست به کار خرید سیسمونی میشیم

مبل های راحتی چرمو فروختیم و خونه خلوت شده حتما بعد ازتکمیل سیسمونی ات عکساشو برات میزارم دلم میخواد اتاقت خیلیییییییییییییییییییییییییی خشگل بشه امیدوارم قشنگ ترین باشه برات..

امشب هم شنبه میخوام با بابایی بریم بیمارستان عسگریه نوار قلب اینا بگیرم آخه خانم دکتر نامه میده به همه خانم های باردار که قبل از بستری حتما قلبشئن ی چکاب بشه و من خوشحالم که این کارو میکنه چون خدای نرکده اگه کسی مشگلی داشته باشه زود به خودش میرسهههههههههه

عاشورا تاسوعا هم خونه مامان جان مرضیه بودیم و بابایی با دایی مهدی کلیییییی نذری میاوردن و کلی خوش گذشت بابایی عاشورا مرخصی گرفت و پیش ما بود و من و تو هم ذوق زده شده بودیم بابا صبح حلیم خرید برامونو جسابی بهمون چسبید

خاله پریسا هم این روزا درگیر ی موقعیت خوب براش اومده انشالاه که اگه صلاحشه اکی بشه و خوشبخت بشه همش مشگه از قدم نفسه قربون قدم دخملیم برم منننننننننننننننننننننننننننننننمحبت

انشالاه 25 که میریم دکتر مشکلی نباشههههههههههههههههههههه دوست دارم عزیزمممممممممممممممممممممممم تو همه ی زندگی منییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییمحبت

 

پسندها (6)

نظرات (10)

مامان
17 آبان 93 22:39
سلام گلم.خوبی نفست خوبه؟؟خداروشکر که همه چیز خوبه.پیشاپیش سیسمونی نفس جونم مبارک باشه ان شاء الله همه چیز خوب پیش میره عزیزم سالگرد ازدواجتونم مبارک فریبا جون.ان شاء الله سالیان سال کنار هم و به پای هم پیرشین و عاقبت بخیر وایی علوسی ان شائ الله آبجیتم خوشبخت بشه عزیزم و مثه خودت یه نازگل بیاره
فریبا
پاسخ
سلام عشقم خوبی؟؟؟؟مرسی خوبیم شما و امیر حسین چطورین؟؟؟؟مرسی عزیز دلم انشالاههههههههههههههههه فدای محبتت
مامانی و بابایی دخمل بلا
17 آبان 93 23:15
سلام دوست گل خودم , مامان فریبای عزیزم خوب با دخملی و نفس جون ما خوش میگذرونینا ... عزیزم خدارو شکر که نفس رو داری و خوشحالی ... منم برات خوشحالم ... سالگرد ازدواج هم مبارکککککککک ... چه خوب که مبل چرمات رو دادی رفته .... اگه نفس هم مثل فاطمه من باشه بعد زا به دنیا اومدنش دیگه مبل چرم نداشتی و به هیچ دردی نمیخورد ... از بس دخترم چرم مبلامو میکنه هر روز از صبح تا شب .... انشاالله جواب آزمایشاتت عالین ... تو که رعایت کردی بقیه رو بسپر به خدا .... دلم گواهی میده همه چی عالیه و فقط نفس جونم تپل شده که مامانی هم تپلی شده .... مراقب خودت و دخترک خوشگلمون باش ...
فریبا
پاسخ
سلام عزیزم خوبی؟دختر خشگلت چطوره؟؟؟مرسی بابت تبریک آره بابا هم جا گیر بود هم اتاق نفسم اشغال کرده بود.مرسی دوستم به خاطر دلداریت دوست دارممممممممممممممممممممم
فاطمه ع
18 آبان 93 16:23
سلام عزیزم منکه از دست این دکترا حسابی حرص میخورمخوبه که دکترت دقیقه عزا داری هاتونم قبول باشه ان شاا.. که عزیزم این2 ماهه آخرم راحت و بدون مشکل میگذرونی و نفس جون میاد به جمع 2 نفرتونماهم صورت ماهشو میبینیم
فریبا
پاسخ
سلام ممنون گلممممممممممممم دکترا هر کدومشون ی مشکل دارن من که مجبور شدم دکتر اولمو عوض کنم برای همین از این راضی ترمممممممممممممم ممنون ایشالاه دخمل خودت
مامان نی نی
18 آبان 93 18:00
مبارک باشه فریبا جونی ایشاله سالیان سال در کنار هم خوش و خرم باشید دختر بجنب سیسمونی بخر میخوام عکساشو ببینم دلم لک زده واسه دیدن عکس سیسمونی
فریبا
پاسخ
ممنون عزیزمممممممممممممم جدی باشه حتما تا تکمیل شد عکسارو میزارم
مامانی
18 آبان 93 21:32
فریباجان مواظب خودت باش بارداری خیلی دوران شیرینیه من یک وقتهایی حسرت اون روزهارومیخورم درهمه حال نی نیت حس میکنی انشاله که قدمش خیرباشه وصحیح وسالم دنیابیاد
فریبا
پاسخ
مرسی عزیزم چشم ممنون که به وب نفس سر زدید
مامان راضیه
18 آبان 93 22:16
این تکونا زیباترین زلزله روزگار است التماس دعا گلم
فریبا
پاسخ
ممنون عزیزم حتما همیشه به یادتم
غزل
19 آبان 93 13:19
زود بیا ببینم چی خریدی ؟؟؟ عروسیه ؟؟؟ من چی بپوشم ؟؟؟
فریبا
پاسخ
عزیزم خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟نی نیگ گلی خوبه درگیر خرید سیسمونی هستم نه بابا تازه اومدن خواستگاری تو هم ی لباس بارداری گل منگلیییییییییییییییییییییییییییی
مامان آقا محمد
19 آبان 93 17:56
سلام منم اخرای ماه هفتم واقعا با هر تکون محمدم جونی تازه میگیرم ان شاالله نصیب همه بشه
فریبا
پاسخ
عزیزم به سلامتی واقعا منم همینطور انشالاه ممنون
مامان نــــاديــــا
22 آبان 93 9:10
سلام ما اومديممممممم خوبي فريبا جونمممم؟؟؟سيسموني جوجه پيش پيش مبارک عروسي ابجي جونتم مبارک باشه انشالله به پا هم پير شن ايشالله ازمايش خوبه نگران نباش بيشتر وزنو اگه ما اضاف نکنيم ني ني اضاف ميکنه سالگرد ازدواجتونم مبارک باشه ايشالله سالهاي سال در کنار هم خوشبخت و شاد زندگي کنين دوستتون داريمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
فریبا
پاسخ
سلام ممنون نادیا جونم عزیزمییییییییییییییییییی نمیدونم فعلا که من همش اضاف کردممممممممممممممم ما هم دوستون داریمممممممممممممممممممم
مامان احسان
1 دی 93 13:11
سلام مامان فریبا نفس خوبه ...سالگرد ازدواجتون با تاخییر تبریک میگم ببخشید دیر شد ...توکل به خدا همه چی به خیر میگذره فقط به فکر نفس باش ...منتظر عکس های سیسمونی دخملی هستیم