دلم برا بابایی میسوزه
نفس مامان الان بابایی خسته است خوابه منم دارم با شما حرف میزنم میدونم که نی نی خوبی هستی و داری گوش میدی مامانی بابایی قتی می یاد خونه تنهاست....دلم براش می سوزه....تقصیر منه که نمی تونم تو را بهش بدم....و از تنهایی درش بیارم.....
البته میدونم بابایی تنها نیست و من کنارشم اما می دونم به تو هم نیاز داره....
دلم خیلی می گیره وقتی میبینمش ی جورایی با نی نی های دیگه بازی میکنه...
جلو مامان خیلی مراعات میکنه که نکنه ی وقت دلم بشکنه.....
نمی دونم تا کی باید منتظرت بمونم...
اما خوشحالم از اینکه هستی که برات بنویسم
مامانی من شما را از خدا می خوام عشقم بیا مامان ی دنیا برات حرف دارم..
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی