بدون شرح..............................
به یاد توام حتی اگر قرار باشد هر شب دل تنگی هایم را با خود
زمزمه کنم و شبی دیگر از فرط تنهایی به دنبال بهانه ای بگردم.
تا برای تو بنویسم.من از مقصودها دویدم تا شاید اشک هایم را به
اسارت گیرم اما نشد...................
من بهار عشق را دیدم و باور کردم و هر شب در دفتر خاطراتم نوشتم.....من از غم
عشق تو در اضطراب بودم و تو گرفتار سکوت سنگین.....................
من تمام هستی ام را در نبرد با این عشق آتش زدم....................
سوختم و به عشق تو تمام صبر و قرارم از دست رفت اما تو هنوز
نیومدی و من میترسم آرزوی با تو بودن چون دردی کهنه همیشه بر
دلم بماند.............
زودتر بیا مسافرم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی