نفسنفس، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره

نفس من و بابا حسین

1 ماهه دیگه سالگرد ازدواج من وبابا حسینه

1392/7/5 17:10
نویسنده : فریبا
276 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق مامانی خوبی نفسم خوبی زندگی ام من همیشه احوالتو از خدا میپرسم.....

می دونم جات اونجا راحته

خدای من کسی که هر وقت ازت چیزی خواستم بهترینشو بهم دادی.........

این ماه هم نی نی مو میخوام ازت......فرشته ی کوچولو مو......

گل مامان من سال 1388/8/8با بابایی ازدواج کردیم اون روز این روز تولد امام رضا بود....کسی که عاشقشم..کسی که توی لحظه های تنهاییم بهش پناه میبرم...کس که با مالیدن دستام به ضریحش حاجتمو داده...اما هنوز واسه اومدن شما قسمت نشده برم پیشش.......تو رو بخوام مامانی گلم می دونم اونجا کنار نی نی های دیگه داره بهت خوش میگذره...اما مامان بیا دیگه منم تنهام...بیا اینجا شیطونی کن خودم در بست در اختیارتم...

آره گلم الان از آشنایی من و بابایی 4 ساله میگذزه...توی این 4 سال خیلی سختی ها داشتیم اما به خاطر دوست داشتن فراوون من و بابایی همه رو پشت سر گذاشتیم...

گل مامان 1 ماه دیگه تا 5 سالگرد من وبابایی نمونده دلم میخواد تا اون موقع شما هم اومده باشی توی دلم...وای که چه قد خوش میگذره اگه شما بیایی...3 تایی جشن بگیریم.......

مامانی بیا دیگهههههههه

نمیدونم به بابایی چی هدیه بدماگه شما بیایی بهترین هدیه برای من و بابایی میشی....

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)