نفسنفس، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره

نفس من و بابا حسین

دیشب بابایی وب لاگتو خوند

1392/7/4 20:13
نویسنده : فریبا
206 بازدید
اشتراک گذاری

سلام فرشته ی مامان خوبی نفسم........؟چی کاررا میکنی؟؟دلت برا مامانی تنگ نشده؟؟؟؟

مامانی که خیلی دل تنگته؟؟؟؟گلم این ماه حتما مییایی پیش مامان؟

مگه نه؟

من و بابایی خیلی دلمون برات تنگ شده....

عشقم دیشب خونه ی مامان جان مرضیه بودیم با دایی مهدی اینا تا ساعت 12 اونجا بودیم

بعد مامانی حوصلم سر رفته بود به بابایی گفتم بریم ی چرخ بزنیمولی بابایی خسته بود:::

ما هم اومدیم خونه...بعد به بابایی گفتم شام میخوری گفت بلهههههه

من غذا رو گرم کردم که مامان جان مهری زحمت کشیده بود خوردیم

بعد بابایی به من گفت میخواد وب لاگتو ببینه منم خوشحال براش صفحه رو باز کردم

بابایی هم همشو خوند........حسابی تعریف کرد...........

هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

بابایی خوشش اومد........................................................

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

fariba
18 آبان 92 14:26
سلام فریبا جونم دلم برات تنگ شده ی چند روز تلفنم 1 طرفه بود مرسی که بهم سر زدی