دوستت دارم مسافرم.......................
عاقبت در یک شب از شب های دور کودک من پا به دنیا می نهد...........
آن زمان بر من خدای مهربان نام شور انگیز مادر می نهد...................
بینمش روزی که طفلم همچو گل در میان بسترش خوابیده است..............
بوی او چون عطر پیک یاس ها در مشام جان من پیچیده است................
پیکرش را میفشارم در برم گویمش چشمان خود را باز کن همچو عشق پاک من جاوید باش
در کنارم زندگی آغاز کن..............................................
سلام مامانم خوبی عزیزم امروز 5 شنبه است و من خیلییییییییییییییییییی دل تنگ تو هستم.........................
مثل همیشه اومدم برات بنویسم حرف زیادی برای گفتن ندارم جز دل تنگی برات امیدوارم خیلیییییییییییییییییییییییییییییی زود بیایی پیشم و شادم کنی............
این شعرو بارها دیده بودم و امروز دلم خواست توی وب لاگت بنویسم و تقدیمت کنم........................
من جز فکر اومدنت دل خوشی دیگه ای ندارم زود بیا مامانم دیر نکن مامان جان خیلیییییییییییییییییییییی بی قرارم برای اومدنت.................
دوستت دارم مواظب خودت باش......................