نفسنفس، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره

نفس من و بابا حسین

دومین دیدار با دکتر بهمن خانجانی(سونو ان تی(غربالگری)

1393/4/24 19:31
نویسنده : فریبا
1,701 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ی دونه ی شیرینم عشقم زندگیم خوبی مامان الهی فدات شم که با اومدنت هر روز ی  حس جدیدی رو احساس میکنم الهی که این حس نصیب تموم دوستای منتظرم بشه و مادر بودن رو احساس کنن...بغل

خوب از دیروز برات بگم و ی روز پر از استرس دست خودم نبود خیلی استرس داشتم ساعت 5 باید میرفتیم برای سونو من از صبح خوشحال بودم  راستشو بگم از 1 هفته قبل همش میشمردم تا 23 برسه و من بتونم ببینمت ...همیشه حسرت این لحظه هر رو داشتم لحظه هایی که خیلی وقتا دلم میخواست زودتر احساسشون میکردم و خداروشکر خدا بی نصیبم نزاشت زیبا

از 1 هفته استرس داشتم و خوشحال از اینکه عشقم مونسم عزیز روزهای تنهاییم و میخوام ببینم و دل توی دلم نبودزبان

صبحش زودتر از همیشه از خواب بیدارشدم طبق معمول ی لیوان شیر با 2 تا خرما خوردم و دست به کار پختن ناهار شدیم به بابایی هم زنگ زدیم که زودتر بیاد استراحت کنه....خجالت

خوشبختانه بابایی زود اومد و ناهارو خوردیم و یکم چرت زد منم نمازو قرانم و خوندم و ساعت 4:15 بود که بابا رو صدا زدیم اونم ی جورایی استرس داشت زود تا صداش کردم از خواب پرید و 3 سوت لباس پوشید و با هم راهی شدیم

ساعت ی رب به 5 رسیدیم مطب وایییییییییییییییییییییی مثل همیشه شلوغ جای نشستن نبود ..دفترچه بیمه رو گذاشتم پیش منشی تا نوبتم بشه و مراقبت ها رو انجام بده بعد از 6 نفری تقریبا اسم منو صدا زدو وزن و فشار رو گرفت که من 4 کیلو اضافه کرده بودم خجالتیکم استرس گرفتم ولی فشارم خوب بود..

رفتم بیرون توی سالن جایی که بابایی منتظر بود بهش گفتم ی 2 ساعت دیگه نوبتم میشه دکتر 6:30 سونو میکنه گفت اشکال نداره منم رفتم داخل ی نگاهی انداختم دیدم جای نشستن نیست که ی دفعه منشی اسم ی خانمو صدا زدو با سرعت پریدم سر جاش و نشستم همه ی جوری نگاه کردن خخخخخخخخخخخخخخ انگار تا حالا صندلی ندیده بودم خندونک

نشستم که شما خسته نشی ماماننننننننننننننننننننننننننننننخجالت

خلاصه نشستیم نشستیم تا ساعت 7 شد و اسم منو صدا کردنننننننننننننننننن با هم رفتیم داخل من خیلی استرس داشتم شکمم سفت شده بود و دکتر همش میگفت نفس بکش و سونو غربالگری را انجام داد و دستیارش ی چیزایی رو یاد داشت کرد

همون موقع گفتم آقای دکتر جنسیتش معلوم نیست گفت:نه هنوز کوچیکههههههههههههه

خلاصه از تخت اومدم پایین و از دکتر پرسیدم دکتر چطور بود گفت خوب بود و چند تا سوال دیگه که دکتر اصلا اعصاب جواب دادنو نداشت فکر کنم 1 سوال دیگه میپرسیدم میزدمقه قهه

ی سری آزمایش نوشت و گفت همین الان انجام بده و 30 بیا یعنی دوشنبه هفته دیگه

منم اکی رو دادم و رفتم پیش بابایی که ی 2 ساعتی گوشیمو داده بودم بهش پو رو بازی کنه حوصلش سر نرهههههههههههههههههههههه

وقتی اومدم بیرون سریع گفت چی شد گفتم خداروشکر خوب بود باید بریم آزمایشگاه باباچشمکیی هم با کمال میل پذیرفت

با هم رفتیم و بعد هم من دستم میلرزید نمیدونم چرا ی استرسی داشتم خانمه نتونست خونمو بگیره و همکارشو صدا زد و اون گرفت و گفت 5 شنبه آمادست

ساعت 8 بود که بابایی منو گذاشت خونه مامان جان مرضیه و خودش رفت خونه بخوابه منم ی 2 ساعتی بودم تا بابا اومد دنبالم ...................

خداروشکر سونو خوب گذشت انشالاه آژمایشم عالی باشه و خیال مامان راحت گلممممممممممممممممممممم

پ.ن:خدایا به شب قدر نزدیک میشیم خودت تموم اونایی که منتظرن و گره کارشونو باز کن و ما هایی هم که تو راهی داریم خودت محافظشون باش و هر کی هر آؤزویی داره خودت بر آوردش کن

پ.ن:التماس دعا از تک تک عزیزایی که مطلبمو خوندن

پ.ن:خدایا ممنون از معجزه ای که ناباورانه توی دلم قرار دادی ازت ممنونممممممممممم

پسندها (9)

نظرات (19)

مامان شازده پاشا
24 تیر 93 20:03
خداروشکرکه همه چیزمرتبه دوستم یه آمین قشنگ ازته دل برای دعاهای قشنگت
فریبا
پاسخ
قربونت برم حکیمه جونم مرسی
سهیلا مامان آیسا
24 تیر 93 21:43
ایشالا همه چیز خوب پیش میره وهمونی میشه که می خوای عزیزم بد به دلت راه نده. مراقب خودت باش فریبا جووووووووون
فریبا
پاسخ
ممنون سهیلا جانننننننننننن انشالاه
مامانی و بابایی دخمل بلا
24 تیر 93 23:08
سلام مامان فریبای تپل مپلی خودمون مامانی ناز فندقیمون خوب خدااااااااااااااااااااااارو هزار بار شکر که سونو عالی بوده عزیزم . باور کن هر بار یکی از مامانها میخواد بره سونو یا آزمایش , منم با اون منتظرم و مدام دنبال حال و احوالش , تو هم برام همینطوری و عزیزی گلم , هم خودت و هم فندقیمون . خوشحالم حال نینیمون خوب بوده و همه چی روبه راهه . مطمئنم آزمایشتم عالیه . استرس چرا آخه , این همه خودت رو اذیت نکن , همه چی عالیه گلم . نگران نباش فدات بشم . منم سونوی غربالگری که رفتم بهم گفت نینی کوکولو هستش هنوز و چنسیتش رو نگفت و ماه بعد که رفتم سونو بهم گفتن جنسیتش رو . به حرفهای بقیه هم اگه بهت گفتن ما فلا جا رفتیم و توی سونو غربالگری گفت چیه نینی , اهمیت نده , هر سونو و هر دکتری روش خودش رو داره , به من هم خیلی اینطوری استرس وارد کردن , اصلا اهمیت نده و آرامشت رو به هیچ قیمتی از دست نده که الان مهمترین مساله آرامش تو و نینیه . التماس دعا در این شبهای عزیز دارم , شما هم که باردار و مستجاب الدعوه هستی گلم. مراقب خودت و نینیمون باشششششش. راستی این عکس نینی که اول این پستت گذاشتی و لبش رو گاز گرفته خیلی شبیه دخملی من شده وقتی تازگیا لبش رو گاز میگیره همینطوری .
فریبا
پاسخ
سلام عزیزم ممنون که این همه به فکر منو فندقی هستمی خوشحالم که نین ی ام خاله های مهربونی مثل شما داره آره نه بابا من به حرف کسی گوش نمیدم چون دکترم وخیلییی قبول دارم و واقعا هم هفته 12 برای جنسیت زوده عزیزممممممممممممممممم حتما قابل باشم دعا میکنم دخمل خشگلتو ببوس
مامان نسرین
24 تیر 93 23:28
خوب خدا رو شکر عزیزم آزمایشتم خوبه. بعداً عدد آزمایشو ازت می پرسم. خوبه دکترمون یکیه. خیلی چیزا رو میشه فهمید. راستی هر بار که بری پیش دکتر خوش اخلاق تر میشه.
فریبا
پاسخ
سلام احوالت آره واقعا من که خیلی قبولت دارم و فقطم به خاطر حرفات این دکترو انتخاب کردم مطمئنم خوبه باشه گلم انشالاه خوب باشههههههههههه ایشالاه خوش اخلاق تر بشه واسه من که 2 شنبه بی اخلاق کم بود با کمربندش بزنتمممنون که به یادمی دوست دارم مواظب خودتو دخمل خشگلت باش
مامان راضیه
25 تیر 93 2:48
ای جووووووونم ان شاءالله که تا آخرش همه چی عالیه عزیزم و آمین واسه دعای قشنگت
فریبا
پاسخ
مرسی راضیه جونم الهی زودتر خبر مادر شدنتو بنویسی باور کن همیشه به یادتم
الــنـــازجوون
25 تیر 93 10:02
ســــــــــلام ابجی جونم عزیز دلم شکرخدا که همه چی خوب پیش رفته....خخخخخخ اره صندله رو خوب اومدی همچین تو این مطبا چش میذارم یکی پاشد مث جت میرم سمت صندلی خخخخخخ فداتشم استرس و نگ رانی به خودت راه نده خدا بزرگه...یه آمین اساسی برای دعاهای قشنگت....میبوسمت
فریبا
پاسخ
سلام عزیزمممممممممممممممممم مرسی آره بابا منم چشمامو تیز میکنم شیرجه میرم رو صندلی خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ انشالاه به زودی حاجت روا بشی
مامانی
25 تیر 93 12:07
الهی همیشه خیالت راحت باشه و نی نی نازت بسلامتی بیاد تو بغلت خداروشکر که همه چیز خوب پیش میره شبای قدر در راهه.التماس دعا خانوم گل
فریبا
پاسخ
سلام عزیزم ممنون چشم حتمااااااااااااااااااااااا به همچنین
مامانی و بابایی دخمل بلا
25 تیر 93 13:41
من از عمق وجود خود ، خدایم را صدا کردم , نمیدانم چه میخواهی ، ولی امروز برای تو ، برای رفع غم هایت , برای قلب زیبایت ، برای آرزوهایت ، به درگاهش دعا کردم و میدانم خدا از آرزوهایت خبر دارد ، یقین دارم دعاهایم اثر دارد . . . -------------------------------------------------------------------------- دستهای من دخیل دل پاکت ... مرا در این شبهای عزیز , نه به بهای لیاقت ، بلکه به رسم رفاقت , اول حلال و بعد هم دعا کن , وخدا کند که بدانی چقدر محتاج است ، نگاه خسته ی من بر دعای دستانت , التماس دعا عزیز دلم ...
فریبا
پاسخ
رزا
25 تیر 93 14:29
عزیزم تو این شبای عزیز التماس دعا
فریبا
پاسخ
چشم حتما
ماهک
25 تیر 93 17:03
سلام فریبای عزیز.در کمال ناباوری این ماهم نشد.از غصه دارم دق میکنم.خدا چه حکمتیه نمیدونم.خیلی برام دعا کن.دارم دیوونه میشم یعنی دوباره آمپول؟ سلام ماهک خوبی؟؟؟؟؟نمیدونم چی بگم به خدا دعا میکنم اشکال نداره گلم اینجا سبک میشی راحت باش گاهی وقتا آدم نیاز داره با یکی دردل کنه امیدت و از دست نده درمانو ادامه بده خدا جواب اونا رو هم میده
BT
25 تیر 93 23:31
سلام فریبا جونمممم ... خدا رو شکر که سونوت خوب بوده و فندقت رو هم دیدی... انشالا آزمایشت هم عالی میشه .... توی این شبهای عزیز یادت نره منو دخملم رو دعا کنی ... خیلی محتاجیم به دعا ....
فریبا
پاسخ
سلام بیتا جونم چشم حتما مرسی ما هم محتاجیم
فاطمه ع
26 تیر 93 2:24
سلام فریبا جان خدا خیرت بده بخدا حرف دلمو زدی دلم میگه دکترمو عوض کنم ولی همش اطرافیان یجور استرس وارد میکنن و میگن نه خاهری نخندی بهم اما همش نظر دوستان رو میخوندم به امیده اینکه 1 نفر بیاد بگه دکترت رو عوض کن وووووااااایییییییی خدا فرشتت رو برات حفظ کنه آخخخییییششش آروم شدم التماس دعا گلم
فریبا
پاسخ
عزیزم به نظر من عوض کن چون هنوز اولشه انشالاه خیلی زود جواب بگیری
نیلوفر
27 تیر 93 15:09
فروش عروسک های دستبافت با قیمت مناسب به وبلاگم سر بزنید http://honarhayeme.blogfa.com/
علی
29 تیر 93 12:04
سلام مهربونم وب نازی داری مخصوصا مطالب زیبایی که مینویسی با عشق من از شما دوست مهربونم دعوت میکنم به وب من بیایی من منتظرتونم بیایید دنیایی زیبا شکلک ها بهترین شکلک ها رو میتونید توی وب من پیدا کنید منتظرتم نظر یادتون نره بااااااااااااااااای
بــــــــــــاران
29 تیر 93 13:33
مامانی نگران من نباش من جام خوفه
فریبا
پاسخ
ماهک
29 تیر 93 13:36
فریبا از زندگی خسته ام.دارم به مرگ فکر میکنم.اگه یه روز بفهمی شوهرت بهت دروغ میگه چه حالی بهت دست میده؟اینه پاداش اعتماد؟ دنیا خیلی نامرده بخدا.کاش میمردم راحت میشدم.
فریبا
پاسخ
چرا ماهک چی شده خصوصی بده برامممممممممممممممممممممممممممم ناراحتت شدم این حرفا چیه دختر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ماهک
30 تیر 93 15:11
...]چی بگم ماهک ناراحتت شدمممممممممممممممممممممم حالا شاید تو حساس شدی و اون مثل اونا نیست باید باهاش حرف بزنییییییییییی نه به خانوادت نگو فعلا
ماهک
31 تیر 93 16:29
نه عزیزم من خوشحال میشم بتونم برات کاری بکنم امید به خدا انشالاه ماه دیگه هم نی نی ات میاد استرس رو از خودت دور کنننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن منم همیشه دعاگوتم
غزل , باباییش
1 مرداد 93 12:17
یلام عشششششششششششقم ... خوبی ؟؟؟؟ نی نی فنقل کولوچه البالو خوردنی خوشمزه خوشگل خوبه ؟؟؟؟؟ غاغالی لی بخور که نی نی تپل مپل به دنیا بیاد ... فریبا .... من چرا نمیتونم لایک کنم ؟؟؟؟ منظورش از منو کاربری چیه ؟؟؟؟
فریبا
پاسخ
سلام قربونت برم خوبیم گلممممممممممممممممممممم چشم خاله میخولیم چی رو لایک کنی