نفسنفس، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره

نفس من و بابا حسین

اولین لباسی که من و بابا حسین برات خریدیمممممممم

1393/5/4 20:16
نویسنده : فریبا
473 بازدید
اشتراک گذاری

سلام فرشته قشنگم خوبی مامانمبغلنمیدونی مامان از روزی که توی دلم حضورت جوونه زد شدی همه چیزم و انگار من تازه متولد شدم 3 ماه بالاخره تموم شد و وارد ماه 4 شدیم عزیزم تو عشق منی آرومی و خیلیییییی خوب باهام همکاری کردی تا اینجا منو ببخش اگه ی وقتایی زیاد راه رفتم و یا جاهایی بودم که نمیتونستم دراز بکشم و تو خسته شدی شرمنده ام مامان قول میدم دیگه تکرار نکنمخجالتعاشقتممممممممممقشنگترینممممممممممممممممممم

عشقم 5 شنبه رفتیم بابابایی کلی خرید کردیم و ی عالمه بابایی زحمت کشید دست گل مهربون شوهر درد نکنه که با این کاراش منو عاشق تر کردهخندونک

جمعه قرار داشتیم بریم خونه مامان جان مهری ناهار و طبق سفارش من آب گوشت غوره پخته بودن

من هم همراه تو صبح از خواب بیدار شدیم حمام کردیم و کارهامو کردم  بابایی اومد راهی شدیمخطا

ساعت 1 بود رسیدیم زن عمو زهرا و ستایش و علی هم بودن و دیگه هیچ کس روی هم رفته خوب بود ستایش همش چسبیده بود به من و میگفت زن عمو دوست دارمخندونکو مامانش قرمز میشد و ناراحت چیکار کنم بچه خوبی رو میفهمه من که نمیگفتم بگوزبان

ظهر طبق هوس مامان شکمو مامانجان مهری گل از شب قبل آب گوشت غوره توی ظرف مس پخته بود و ناهارو با هم میل کردیم و چه قدر هم که تو دوست داشتی عشقم نوش جونت همش برسه بهتتتتتتتتتتتبوس

ظهر هم من اونجا قران خوندم و همه خوابیدن به جز من و تو و ستایش

اون چسبیده بود بهم و هر کاری میکردم بخوابه میگفت زن عمو من دیشب تا صبح خوابیدم همچین دختر عمویی داری مامانسکوت

عصر شد و کارهامونو کردیم بریم افطاری خونه داداش مامان جان مهری یعنی دایی مصطفی که تازه خونه خریده بودم یکم کمر درد داشتم ولی نمیشد کنسل کنیم ساعت 7 بود رفتیم خیلییییی همه استقبال کردن و هوای من و تو رو داشتن خیلی ها میگفتن نینی دخمله و من خوشحال تر میشدم  چرا که گیلاس بهشت را خدا بهم داده و چه بهتر که از جنس من باشی عشقم ولی خوب این سونو گرافی فامیلی بود و ما 27 جنسیتت رو میفهمیم و سلامتیت برای من مهم ترین چیزه هر چی باشی عزیز دل من و بابایی و عاشقتیممممممممممممممممحبت

افطاری حلیم بادمجان بود دوست داشتیم من زیاد نخوردم و تو هم میلی نداشتی

ساعت 10 بود که خداحافظی کردیم و اومدیم تو راه به بابا گفتم بریم مدینه رو ببینیم خونه بابا جان حسین بابا هم قبول کرد تا رسیدیم دم خونه مامان جان مرضیه دایی مهدی و زن دایی و نورا و خاله پریسا و مامان جان فاطمه اومده بودن پایین گفتن آسانسور خرابه و دارن میرن هایپر خرید ی فروشگاه مرکزی بزرگگگگگگگگگگگگگ هستش ایشالاه بزرگ شدی میبرمت مامان

ما هم گفتیم ما هم میاییم و با هم راه افتادیم ما خرید زیادی نداشتیم چون 2 روز قبل برای خونه خرید کرده بودیم ولی تا وارد هایپر شدیم به بابایی گفتم بیا اولین لباسشو براش بخریم بابایی هم که خودش آقای ذوق هست با کمال میل قبول کردو رفتیم 2 تا شلوار با ی بادی برات برداشتم اگه جنسیتتو میدونستم که کلی خریده بودم ولی نمیدونستم امیدوارم خوشت بیاد مامان این اولین خرید و اولین لباسی بود که من و بابات خریدیم

این هم دو تا شلوار سایز 0

خیلی چیز زیادی نبود فقط خواستم اولین بادی و اولین شلوار هایی که برات خریدمو ببینییییییییییییییییی

دوست دارم عشقممممممممممممممممممممم تو با اومدنت تک تک لحظه ها رو برام پر معنا کردی و نفس دادی بهم و زندگی رو پر رنگ کردی برام

پ.ن:امیدوارم این لحظه ها نصیب حال تمام دوستای منتظرم باشههههههههههههههههه دعاگوتونیم

التماس دعا.........................

پسندها (11)

نظرات (17)

مامانی و بابایی دخمل بلا
4 مرداد 93 22:31
سلام فریبا جون گل و مهربونم , مامانی دوست داشتنی فندقیمون واااااااااااااااااااااااااای اولین خرید برای نی نی , مبارکهههههههههههههههههههه ,خیلی ذوق داره خرید کردن برای نی نی تو راهی , مبارک باشه , اولین لباس و خرید خیلی باحاله , خیلی خوشگلنننننننننننننننن . دست بابایی و مامانی درد نکنهههههههههه , خیلی نازن . انشاالله که به سلامتی و دل خوش استفاده کنه عزیز دلموننننننننننننننن . دوستت دارم. مراقب خودت و کوچولومون باش عزیزم.
فریبا
پاسخ
ممنون عزیزم چشمممممممممممممممممممم
مامان شازده پاشا
5 مرداد 93 0:46
مبارکت باشه فندق خانوووووووووم یاالبته فندق آقا .انشالالباس بختت
فریبا
پاسخ
ممنون خاله حکیمه جوننننننننننننننننننننننننننننننننن
باران
5 مرداد 93 1:44
وای عزیزم چه لباس خوشجلی خریدی مامان باسلیقه... انشاءالله نی نی صحیح و سالم بیاد لباسشو بپوشه ما روی ماهشو ببینیم
فریبا
پاسخ
ممنون عزیز دلمممممممممممم
مامان نــــاديــــا
5 مرداد 93 11:55
سلام فریبا جون خوبی ؟ لباسای نو مبارک ایشالله بسلامتی استفاده شن خرید کردن براشون شیرینه امیدوارم تا اخر بارداریت سلامت باشین راستی ی سوال فریبا چ جوری حساب میکنی ماهاتو ؟ من که گاهی اوقات قاطی میکنم تو سونو هم دقیق نمیزنن
پرتو
5 مرداد 93 15:33
عزیزم چه لباسای خوشگلی براش خریدی مبارک این فرشت باشه ایشالا وقتی اومد بغلت حتمنی با اون بادی ازش عکس بگیر و بزار تا ببینیمش قربونش برممممممممممممم بوسسسسسسسسسسسس التماس دعا دوستم
فریبا
پاسخ
فدات شم مرسی چشم حتماااااااااااااااااااااااااااااااااا دعاگوتم دوستم
فاطمه ع
5 مرداد 93 20:59
سلااام عزیزم عیدت مبارک ووووووووواااااایییییی چقده این لباسا خوشملن
فریبا
پاسخ
ممنون عزیزم عید تو هم مبارک چشمات خشگل میبینن
مامانی و بابایی دخمل بلا
6 مرداد 93 11:36
خداحافظ ماه پروردگار الرحمن الراحمین..... خداحافظ ماه لحظه های افطار و سحر...... خداحافظ ماه نعمت و رحمت و برکت........ خداحافظ ماه شب های نورانی قدر......... ----------------------------------------------------------- عید صیام آمد و ماه صیام رفت لطف تمام آمد و فیض تمام رفت شد عید فطر و لطف خدا باز تازه شد گرد غم گناه ز جان عوام رفت ..... ( عید فطر مبارک )
مامان خانومی
6 مرداد 93 15:36
مبارکه لباسای شیطونت عزیزم انشاا... به سلامتی تنش کنی مامان جون برای منو و پسرم دعا کن حسابی
فریبا
پاسخ
ممنون گلم چشم حتمااااااااااااااا تو هم همینطور
الــنـــازجوون
6 مرداد 93 16:49
فریبا جون عزیزم مبارکش باشه....میاد میپوشه و کلی ذوق میکنی....
فریبا
پاسخ
ممنون عزیزم
مامانی
6 مرداد 93 21:42
سلام خانومی.خوبی آلوچه خوشمزت خوبه آخی نوش جونت.گوشت بشه به تن نی نی نانازت،خودت نه هاااا لباس بادیش خیلی خوشمله فریبا ان شاء الله به خوشی بپوشه
فریبا
پاسخ
سام عزیزم ممنون فریبا جون چند وقتیه میام وب لاگت ولی صفحه باز نمیشه
مامان آرزو
10 مرداد 93 19:04
سلام به فریبای عزیزم ونی نی توشکمت.ببخش عزیزم اینقده دیراومدم آخه خونه نت نداشتم
فریبا
پاسخ
سلام مرسی اشکال نداره گلمممممممممممممممممممم
مامان آرزو
10 مرداد 93 19:07
خداروشکرکه سونو وآزمایشت خوب بودن خوشحال شدم برات عزیزمایشاا...که این چندماهم همه چیزبه خوبی پیش بره ونینیت هرچه زودتربیادتو بغلت
فریبا
پاسخ
فدای تو و کیا مرسی گلم
مامان آرزو
10 مرداد 93 19:08
عیدفطرباتاخیرمبـــــــــارک عزیزم،طاعات وعباداتت قبول درگاه حق
فریبا
پاسخ
عید تو هم مبارک آرزو جونم
راضیه
11 مرداد 93 9:10
سلام فریبا جون چه لباسای ناناس ناسی خریدی برا نی نی مبارک ان شاالله صحیح و سالم به دنیا بیاد و فرشته کوچولوتو تو آغوش بگیری
فریبا
پاسخ
ممنون عزیزم
مامان نسرین
11 مرداد 93 12:17
به سلامتی عزیزم انشالله تنش کنه. من بعد از کلی وقت اومدم. دلم خیلی تنگ شده بود. بووووووووووووس
فریبا
پاسخ
مرسی نسرین جونم منم دلم برات تنگ بود ی عالمههههههههههه
مامان بهزاد
12 مرداد 93 20:13
سلام فریبا جون وای خیلی احساس قسنگیه لباس خریدن من که ذوق میکردم واسه کوچولوم خرید میکردم
فریبا
پاسخ
سلام عزیزم مرسی واقعا حس قشنگیه
غزل , باباییش
15 مرداد 93 10:07
مبارکه عزیزم .... ایشالا با تن سالم وسرحال بپوشی .... ایشششششششششالا که همیشه سایه مامان بابا رو داشته باشی .... الهی ننه پیر شی ....
فریبا
پاسخ
قربونت