نفسنفس، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

نفس من و بابا حسین

دوباره مینویسم

1392/7/8 15:13
نویسنده : فریبا
274 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل مامان...خوبی قشنگم....؟؟؟دوباره جمعه شد و مامانی دل تنگ تو.....

عشقم از وقتی این وبلاگ رو برات درست کردم دلم میخواد همش برات بنویسم...میخوام بزرگ بشی خودت بخونی...خودت ادامش بدی.....و بدونی مامانی از 3 ماهه که تصمیم گرفتم شما بیایی چه قدر واسه اومدنت بی قراری میکنم...از خدا زورکی نمیخوام ایشالاه هر موقع خودش صلاح دونست فرشته ی منم بهم هدیه میده....

عشق مامان میدونم که الان داری به حرفام گوش میدی مامانی فقط با تو دردل میکنم....میدونم الان گوشت با منه..گلم مامانت خیلی تنهاست...بابایی هم خسته...همش نمیتونه در اختیار مامان باشه الان خوابه...

شما بیا یا اومدنت با هم حرف بزنیم منم جمعه ها تنها نباشم...بیا مامانی باهات دردل دارم...

بیا میخوام برات لالایی های قشنگ بخونم....بیا میخوام حمامت کنم...بیا و مامانی رو از تنهایی در بیار این ماه ماه 3که میخواهیم واسه ی اومدنت تلاش کنیم عشقم....................

پس شما هم دل بکن بیا مامان تا روزای قشنگمونو با هم قسمت کنیم........................

عاشقتم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)